اشعار شهادت حضرت زهرا(س)
اگر كه راهي پُشتِ دري مواظب باش
فقط به جُرمِ علي باوري مواظب باش
به اين جماعتِ هيزم كِش اعتباري نيست
اگر چه بضعه پيغمبري مواظب باش
تمامِ دلخوشيِ زندگيِ من، حالا
كه بارِ شيشه خود مي بَري مواظب باش
سپاهِ داس ترين ها هجوم آورده
ز برگِ گل تو كه نازك تري مواظب باش
بيا به خاطرِ زينب، هنوز محتاج است
به عشق و عاطفه مادري مواظب باش
قسم نخورده مگر خانه را بسوزاند
بيا به خاطرِ من اي پَري مواظب باش
چنان زدند كه در را ز جا در آوردند
تو را خليله در آتش ز پا در آوردند
خدا به خير كند در شراره افتادي
شكسته بال و پَر از سنگِ خاره افتادي
غرورِ زخمي من زيرِ دست و پا ماندي
اذانِ غُربتِ من از مِناره افتادي
اسيرِ ميخِ در و تازيانه قنفذ
به رنج و دردِ سرِ بي شماره افتادي
به پيشِ چَشمِ من و بچه هاي معصومت
به خاك مثلِ دو تا گوشواره افتادي
عَبا براي تو آوردم اي به خون رفته
كه بينِ معركه، با ماه پاره افتادي
كسي لَگَد نكند بينِ كوچه ات اي كاش
خدا به خير كند كه دوبار افتادي
عليرضا شريف
******************************
آهسته می شوید یگانه همسرش را
با آب زمزم آیه های کوثرش را
آهسته میشوید غریب شهر یثرب
پشت وپناه وتکیه گاه و یاورش را
تنها کنار نیمه های پیکر خود
می شوید امشب نیمه های دیگرش را
آهسته می شویدمبادا خون بیاید
آن یادگاریهای دیوار ودرش را
پی می برد آن دستهای مهربانش
بی گوشواره بودن نیلوفرش را
می گوید اما باز مخفی می نماید
با آستینی بغضهای حنجرش را
در خانهی اوپهلوی زهرا ورم کرد
حق دارد او بالا نمی گیرد سرش را
با گریه های دخترانه زینب آمد
بوسد کبودی های روی مادرش را
برشانه های آفتابی اش گرفته
مهتاب هجده سالهی پیغمبرش را
دور از نگاه آسمانها دفن میکرد
در سرزمینهای سؤالی همسرش را
علی اکبر لطیفیان
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه(س) - شهادت
برچسبها: اشعار شهادت حضرت زهرا(س)